توسط پت تامسون
sam-rudkin-millichamp-619630-unsplash.jpgبسیاری از محققان دکترا درباره کلمه Th ، تئوری نگران هستند. وقتی با صدای بلند گفته می شود ، اغلب می توانید سرمایه T را بشنوید. باید مهم باشد. تئوری.

و شاید به دلیل سرمایه T ، سؤال "چارچوب نظری شما چیست؟" می تواند محققان دکترا را به حالت وحشت نزدیک کاهش دهد.

اکنون ، تئوری اصطلاحی است که غالباً با کلمه ترسناک - مفهوم دیگر آمیخته می شود. گاهی اوقات مردم از آنها به صورت متناوب استفاده می کنند. یا آنها این دو را با هم به شکلی در می آورند که نشان می دهد اختلاف وجود دارد - مانند "چارچوب مفهومی یا نظری شما چیست؟" - اما بعد توضیح ندهید که تفاوت چیست. و نه آنها می گویند بهتر است یک چارچوب نظری یا مفهومی داشته باشیم!

محققان دکترا غالباً نگران این هستند که هنوز آنچه لازم است - نظریه و یا چارچوب - را نداشته باشند یا نگران باشند که درک کافی از نظریه یا چارچوب مورد نظر خود را نداشته باشند. آنها نگران هستند که پیدا شوند و مایل شوند. یا آنها نگرانند که انتخاب نظری اشتباهی انجام دهند و کسی متوجه شود.

اگر نگران تئوری هستید ، خودتان را بند بندید ، زیرا ما می خواهیم در مورد نظریه برای بقیه این پست صحبت کنیم. و مورد بعدی

می بینید ، اولین چیزی که در مقابله با ترس تئوری ، درک این موضوع است که یک تئوری چیست.

یک تئوری فقط روشی برای توضیح است ، برای گفتن اینکه چگونه همه چیز به یکدیگر ربط دارند ، چرا آنها به شکلی که هستند و چگونه به چیزهای دیگر ربط دارند.

توضیح اینکه چندان وحشتناک نیست. بیشتر ما وقتی در دنیا زندگی می کنیم از تئوری ها استفاده می کنیم. و ما از مفاهیم نیز استفاده می کنیم. بگذارید یک مثال زیبا و آزمایشی بزنم - کمربند ایمنی.

همانطور که همه ما می دانیم ، کمربند ایمنی چند تسمه است. آنها به دور بدن شما می چسبند تا وقتی اتومبیل به طور ناگهانی متوقف شود ، شما را به جلو خم کنید. اصطلاح کمربند ایمنی نوعی بقراط است. ما به طور کلی می توانیم کمربند ایمنی را به کسی بگوییم بدون اینکه توضیح دهد که چیست.

کمربند ایمنی هم یک مفهوم است - این چیزی بود که یک طراح در آن خواب دید و احتمالاً حتی در ابتدا با عنوان "یک مفهوم جدید" در ایمنی خودرو شناخته می شد.

اما اگر می خواهید توضیح دهید که در واقع چطور کمربند ایمنی کار می کند ، می توانید نظریه هایی را ترسیم کنید. به عنوان مثال ممکن است بگویید که بدن شما حتی بعد از متوقف شدن ماشین به جلو می رود. و شما می توانید با استناد به چیزهای کلی تر و انتزاعی تر مثلاً اصل انرژی کار و قوانین مربوط به حفاظت ، این بیانیه را بیشتر نظریه سازید . این دو نظریه مفاهیم مختلفی را ایجاد می کنند و به یکدیگر پیوند می دهند - کار ، انرژی ، قدرت و حفاظت.

یک مثال دیگر - متن / هویت. این اصطلاح چیزی است که باربارا و من به معنای واقعی کلمه در کنار هم قرار گرفتیم تا بتوانیم یکی از ایده های اصلی ما در مورد نوشتن آکادمیک را به طور مداوم توضیح دهیم. ما در کتابهای خود از متن / هویت استفاده کرده ایم تا از این ایده استفاده کنیم که دانشمندان از طریق نوشتار خود یک "هویت" علمی را - چه کسی هستند و چه چیزی در نظر دارند - شکل دهند. بنابراین متن / هویت یک مفهوم است.

اما وقتی می خواستیم مفهوم را توضیح دهیم ، بگوییم که چگونه و چرا این است که نوشتن روشی برای تشکیل یک هویت است ، و چگونه و چرا نوشتن فریم و محدود است ، پس باید به تئوری متوسل شویم. بیش از یک نظریه که اتفاق می افتد. ما مجبور بودیم نظریه ها را به روشهایی جمع کنیم که مفهوم متن / هویت ما را معنا می بخشد. ما باید تئوری درباره هویت و نظریه در مورد متن ترسیم کنیم.

و اگر می خواهید از طریق کتاب های ما به عقب برگردید - و من به شما پیشنهاد نمی کنم که این کار را انجام دهید - اما این را می بینید ، در حالی که ما به طور مداوم از ایده های متن / هویت استفاده می کنیم ، روش های مختلفی برای نظریه پردازی آن داریم. در واقع ما در سه کتاب مختلف از سه تئوری مختلف برای توضیح یک مفهوم استفاده کرده ایم.

اکنون ، قبل از اینکه بگویید ما تازه بی قید و شرط بودیم ، بگذارید در دفاع خود بگویم که از نظریه های مختلفی برای برجسته کردن جنبه های مختلف از متن متن / مفهوم هویت استفاده کردیم. اگر با محققان دکترا صحبت می کردیم که چرا نوشتن آکادمیک به این صورت است ، محققان دکترا که با علوم اجتماعی آشنا نبودند ، ما اغلب از "اجتماعات عملی" استفاده می کردیم. نظریه جوامع عملی به آنچه مردم انجام می دهند و چه کسانی در جوامع نظمی هستند توجه می کند. بعضی اوقات از ایده گفتمان برای پیوند دادن نویسندگان و نوشتن با سؤالات ذهنیت ، قدرت و دانش استفاده می کردیم. اما اگر می خواستیم بر ظرفیت نویسنده در تصمیم گیری در مورد نویسندگی خود تأکید کنیم ، تصمیم گرفتیم در مورد تئوری هویت صحبت کنیم که بر نویسنده ، متن و مخاطب متمرکز است. بسته به اینکه با چه کسی صحبت می کردیم ،

تئوری. اسب ها برای دوره ها.

و فقط برای پیچیده تر کردن امور ، مهم است که بدانیم همه نظریه ها یکسان نیستند. نظریه ها مرتبه های متفاوتی دارند و وضعیت متفاوتی دارند.

برگردیم به کمربند ایمنی.

rawpixel-752534-unsplash.jpg

بیایید بگوییم که نظریه ای که کمربند ایمنی را توضیح داد ، اصل انرژی کار بود؛ این یک تئوری "کوچک" است که بخشی از یک چارچوب نظری بسیار بزرگتر است. این تئوری "کوچک" معمولاً توسط جامعه علمی علمی به عنوان بهترین توضیحی که در مورد پدیده های خاص و قابل مشاهده وجود دارد ، توافق می شود - اجسامی که پس از توقف ماشین به جلو ادامه می یابند.

و این یک توضیحی است ، یک نظریه ، که هنوز یک نظریه بهتر جایگزین آن نشده است. (من پیش بینی می کنم که کسی در نظرات مباحث مربوط به فیزیک نیوتنی به من بگوید ، و این خوب خواهد بود زیرا این عقیده را پشتیبانی می کند که تئوری ها به صورت سنگ نوشته نشده اند ، می توانند تغییر کنند. تئوری ها هستند. توضیحات قابل قبول که در حال حاضر می پذیریم.)

اما وقتی به پدیده های بسیار پیچیده ای می رسیم ، جایی که توضیحات بزرگتر و جاه طلبانه بیشتری لازم است ، تئوری ها اغلب به شدت مورد بحث قرار می گیرند. هیچ توافقی در مورد بهترین رویکرد وجود ندارد. مردم به نمونه هایی فکر می کنند که با این تئوری مطابقت ندارند. شاید بتوان گفت توضیحات تئوری جزئی است.

بنابراین اگر می خواهیم یک نظریه در مورد ماهیت واقعیت را بررسی کنیم - مثلاً نظریه رشته - توضیحی می یابیم که تمام شرایط را شامل نمی شود و به اندازه کافی خوب پذیرفته نمی شود. تئوری رشته هنوز هم در حال کار ، کار و کار است و ممکن است در بعضی مواقع به دلیل نداشتن ظرفیت توضیحی کافی ، کاملاً کنار گذاشته شود.

و در علوم اجتماعی و علوم انسانی ، تئوری به طور کلی از این نوع کم توافق است - بحث برانگیز و جزئی است. به این دلیل است که مردم و زندگی اجتماعی پیچیده است. و به دلیل همین پیچیدگی ، دانشمندان نظریه های گوناگونی را برای توضیح پدیده های اجتماعی ، برای توضیح جهان ابداع کرده اند. رشته های مختلف می توانند در مورد چیزهای مختلف متفاوت باشند. بنابراین ، در علوم اجتماعی و علوم انسانی نظریه هایی که مورد بحث ، توسعه و تغییر قرار می گیرند اصلاً غیر عادی نیست .

و از آنجا که یک تئوری مورد استفاده در پژوهش ممکن است یکی از بسیاری از موارد ممکن باشد ، محققان دکترا معمولاً باید در پایان نامه خود رویکرد خود را به تئوری بحث کنند و در مورد مباحث نظری بنویسند. آنها حتی ممکن است ، همانطور که من و باربارا ، بیش از یک تئوری را همزمان انجام دهیم ، یا یک نظریه جزئی را با وجود محدودیت های آن انتخاب کنیم.

نکته مهم این نیست که نظریه را به عنوان تئوری تلقی کنیم - چیزی مرموز ، چیزی شگفت انگیز ، فراتر از درک بیشتر مردم.

یک تئوری فقط توضیحی خاص با تاریخچه و تعداد زیادی برنامه است. تئوری بهترین کاری است که می توانیم با داده هایی که در دست داریم انجام دهیم.

البته مهم است که در مورد آنچه می خواهید توضیح دهید و چرا توضیح مهم است فکر کنید . چه تفاوتی در تحقیق و ادعای شما در مورد سهم دانش برای ارائه یک تئوری خوب برای ارائه دارد؟

و در مورد این سوال ، من تا پست بعدی کنار خواهم رفت.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فایل سنتر بهار دانلود دلنوشته مهندسی سیستم های مدیریت و نوآوری و توسعه سازمانی روستای من وبسایت دفاع مقدس دانلود کتاب تاریخی دکتر مهدی برنافر- مشاور مدیریت شهری باش