← تئوری ترس - قسمت اولچارچوبی چیست؟ - همانطور که در، چارچوب مفهومی یا نظری →
تئوری ترس - قسمت دوم
ارسال شده در 19 نوامبر 2018توسط پت تامسون
lucas-ludwig-1110534-unsplash.jpg

تئوری توضیح است.  آخرین ارسال من پیشنهاد کردم که این درک ممکن است به کاهش ترس از تئوری کمک کند. این هفته ، قطعه دیگری در معمای کاهش ترس.

چیز دیگری که می تواند به کاهش ترس از تئوری کمک کند درک این است که هر بخش از تحقیقات از تئوری استفاده نمی کند. اما همه تحقیقات ، صرف نظر از اهداف و اهداف و نظم و انضباط آن ، با مفاهیم کلیدی کار می کنند. و مفاهیم کلیدی باید به طور منسجم در کنار هم باشند. به عنوان یک چارچوب. یک چارچوب مفهومی.

بگذارید برای شما مثالی بزنم.

تصور کنید که می خواهید تحقیق کنید ، مثلاً چگونه یک مقاله ژورنالی منتشر کنید - اوه ، این که من هستم ، آویزان باشید ، بگذارید دوباره شروع کنم. تصور کنید که می خواهم در مورد نحوه چاپ مقاله ژورنالی تحقیق کنم. من باید با مفاهیم کار می کردم. شاید بخواهم نشریه دانشگاهی را به عنوان یک گفتگوی ناهمزمان ببینم. این مفهومی است که باید توضیح دهم زیرا تنها راه درک انتشار نیست. اما در پی آن ، من می توانم یک مقاله ژورنالی را به عنوان کمک به مکالمه ببینم. درک این ایده دوم هنگامی که ایده اول را بدست آورید ساده تر است.

بنابراین اکنون با دو مفهوم کار می کنم - نشر دانشگاهی به عنوان گفتگو و مقاله ژورنال به عنوان یکی از کمک های آن. این دو مفهوم مکمل یک چارچوب بسیار ساده را ایجاد می کنند که من می توانم برای طراحی تحقیقات خود در مورد نشر دانشگاهی از آنها استفاده کنم. و همچنین می توانم از آن برای تأمین مطالبی که می خواهم در مورد نوشتن مقاله ژورنالی انجام دهم استفاده کنم.

درست است ، اما چه نوع تحقیق را طراحی می کنم؟ اینجا مالش است.

اگر تحقیقات من فقط بخواهم بررسی کنم که چه تعداد از مشارکتها در یک گفتگوی آکادمیک خاص صورت گرفته است - بیایید بگوییم که من به مقالاتی که درمورد انتشار دسترسی آزاد نوشته شده است علاقه مندم - آنگاه من احتمالاً به چیزی غیر از دو مفهوم مرتبط نیاز ندارم. من تشریح کردم یا اگر می خواهم ببینم چه نوع کار تجربی در نشر دسترسی آزاد انجام شده است و از چه روشهایی استفاده شده است ، من هنوز وما به چیزی بیش از این چارچوب مفهومی اولیه احتیاج ندارم.

اما اگر تصمیم بگیرم که بخواهم به انتشارات دسترسی آزاد به رد بپردازم ، می توانم تصمیم بگیرم که باید مفهوم "مکالمه" را نظریه پردازی کنم ، توضیح می دهم چه کسی صحبت می کند و چه کسی نیست و چرا. سپس می توانم تئوریزه کردن یک "جامعه گفتمان" را فراخوانی کنم. یک جامعه گفتمان دارای هنجارها ، قراردادها ، شیوه های نگهداری مرز و غیره است. از طرف دیگر ، اگر تصمیم گرفتم به اقتصاد نشر دسترسی آزاد بپردازم ، می توانم در مقایسه با سودآوری به تئوری ی مرتبط با عمومی و دانش علمی بپردازم. یا اگر تصمیم گرفتم ببینم که چگونه بررسی همسالان ممکن است در چاپ و نشر دسترسی آزاد متفاوت عمل کند ، می توانم از تئوری اخلاق بخواهم تا گفتگو راجع به هنجارهای جدید رفتارهای مرتبط با نوشتار دانشگاهی انجام دهم.

بنابراین می بینید، در حالی که ما همه پژوهش با مفاهیم و یک چارچوب مفهومی، نه همه سوال پژوهش به صراحت نظریه استفاده می کند. اینکه آیا ما از تئوری توضیحی استفاده می کنیم یا نه ، تا حدودی به هدف تحقیق مرتبط است - آیا ما علاقه مند به "چه چیزی کار می کنیم" یا "چه چیزی" است - یا در تلاش هستیم تا بفهمیم چرا چیزی راهی است که هست؟

اخیراً نمونه ای کاملاً واضح از چرخش تئوری برای درک چیزی دیدم - این در مجله آموزش در آموزش عالی بود. نویسنده ، جان نیکسون ،  با بازگو کردن تعامل خاصی که در یک مصاحبه صورت گرفته است ، مقاله خود "تبدیل شدن به خودمان" (2018) را آغاز می کند.

در طول انجام مطالعه با تعدادی از معلمان و دانش آموزان مصاحبه کردم ، اما اظهارنظر ویژه یک معلم در طول سالها با من ماندگار شده است. این معلم استدلال می کند: "این فقط انتظار نیست که انتظارات افزایش یابد" ، این است که دانش آموزان ما باید ببینند که می توانند به موفقیت برسند. سپس مصاحبه شونده اضافه کرد: "به نظر من نوعی تفاوت ظریف وجود دارد." (ص 902)

نیکسون در ادامه می گوید که او مدت زیادی در این زمینه تعمق کرده است که درباره این تفاوت ظریف چه می تواند باشد. او می نویسد که بیانیه معلم یک سؤال اساسی آموزشی را مطرح می کند: چگونه می توان آرزو را به قابلیت عملکردی تبدیل کرد؟ "

من مطمئن هستم که سوال نیکسون با بسیاری از ما طنین انداز است. من مطمئن هستم که نیکسون تنها کسی نیست که به تدریس در کلاس های زیر و کارشناسی ارشد فکر می کند.

اما بعد نیکسون ادامه می دهد .

من کار مارتا نوسباوم را پیدا کرده ام که به ویژه در تفکر از طریق کار و از طریق این سوال مفید است. مشخصات وی درباره آنچه که او در گذشته از ده قابلیت اصلی در نظر گرفته است ، چارچوب بسیار مفیدی را برای من فراهم کرده است ، و از آنچه برخی بعنوان استعمار استعمارگر و یا تعصب جهانی گرایانه خود می دانند ، تحمل نمی کند (انتقاداتی که نوسباوم با جدیت مخالف است). (به Nussbaum 2000 ، 78-80 ؛ 2011 ، 33-4 مراجعه کنید). کار بعدی هانس-جورج گادامر در مورد "هرمنوتیک کاربردی" همچنین بینشهای بسیار مهمی در مورد آنچه او "تقدم سؤال" می نامد در توسعه تفاهم هم در علوم انسانی و هم به طور کلی تر است. اخیرا من در سراسر (2017) کار پل گیبس در شادی و رضایت، که به من کمک کرد سوال رویکرد از برخی جالب دی FFزاویه مختلف . (ص 902-3)

مقاله با توضیح نیکسون در مورد انتخاب خود در مورد Gibbs که او سپس به سوال در مورد معلم و جاه طلبی دانش آموزان می پردازد ادامه می دهد.

در مورد معرفی نیکسون سه نکته وجود دارد که قابل ذکر است. نیکسون

نیاز او به تئوری را بسیار روشن می کند او می خواهد چیزی را درک کند که نتوانسته است آن را رها کند. این به او مبهم است ، بنابراین او به تئوری روی می آورد تا به درک آن کمک کند. این نظریه نیست به خاطر خودش. این استدلالی را به یک دلیل خاص فرا می خواند.
چیزی را که او باید توضیح دهد بسیار صریح و روشن می کند. "مشکلی" که او می خواهد به آن پاسخ دهد ، کاملاً واضح ، خلاصه و به شکلی که برای خواننده معنا داشته باشد بیان شده است (خب برای من هم همین کار را کرد و من هم به شما امیدوارم)
نشان می دهد که نظریه ای که او استفاده خواهد کرد تنها انتخاب او نیست - او دیگران را در نظر گرفته است. او می خواهد از گیب استفاده کند زیرا ، به گفته وی ، چیز جدید و جالبی را ارائه می دهد.
این سه نکته بسیار مهم است. این بسیار مفید است که یک خواننده بداند که چرا تئوری مورد استفاده قرار می گیرد و به چه سر می برد. همچنین درصورتیکه اطمینان حاصل شود که نویسنده از تئوری به عنوان منبعی برای فکر کردن استفاده می کند ، کمک می کند و آنها در مورد آنچه که تئوری خاص خود انتخاب کرده اند ، انتخاب آگاهانه ای انجام داده اند.

سه چیز. نیاز ، مشکل ، انتخابی آگاهانه.

این برای همه ما فکر می کند درس خوبی است. در مورد چه زمانی و چرا باید به تئوری متوسل شوید.

اکنون ، همه به اندازه نیکسون روشن نیستند که چرا با تئوری کار می کنند. شما و من می توانیم بخاطر اینکه فکر کنیم بعضی اوقات مردم به خاطر خودش با تئوری کار می کنند ، بخشیده شویم.

اما معمولاً موضوعی که با متون نظری داریم به دلیل این است که نوشتن با تئوری کار سختی است. و پیچیدگی و دشواری نوشتن با تئوری نیز ممکن است با ترس نظریه مرتبط باشد.

و سلام - این پست بعدی من است. یکی دیگر از ترس نظریه است. نوشتن


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گزارش آنلاین دانش آموزان بسمه الله الرحمن الرحیم معرفی اماکن تاریخی و دیدنی اصفهان دانلود فیلم مشاوره و زوج درماني closed مهندسی عمران خرید بیت کوین موسسه علمی - فرهنگی شهید احدی